بیانیه پایانی اولین همایش ملی خیر ماندگار

به نام خداوند داد و دهش

 

خداوند علیم را شاکریم فرصت عنایت کرد تا اولین همایش ملی خیر ماندگار با حضور خیران، سیاستگذاران عرصه عمومی، مدیران دولتی، پژوهشگران، متفکران، دانشجویان و علاقمندان به امر خیر و نیکوکاری به همت بنیاد خیریه راهبری آلاء و با مشارکت دانشگاهها، حوزه های علمیه، انجمن‎های علمی و موسسات خیریه مختلف کشور طی روزهای اول و دوم اسفند ماه 1395 در شهر تهران برگزار شود؛ ایامی که مزین به یاد حضرت فاطمه زهرا (س) است.

کمیته علمی این همایش، که با استقبال نویسندگان شش حوزه مورد تاکید آن (مطالعه و ارزیابی امور خیر در حوزه های آموزش، اقتصاد، جامعه، مدیریت، فقه و حقوق و فرهنگ) برگزار شد، ضمن سپاس از همه نویسندگان، مشارکت کنندگان، برگزارکنندگان و اعضای محترم و ضمن اعتراف به این موضوع که فعالیت‎های انسانی، مخصوصا در اولین نوبت آن، دارای کاستی‌هایی است که با مشارکت و نقادی جمعی ممکن است کاهش یابد، بر نکات زیر برای شروع اقدامات و فعالیت‎های آینده تاکید می کند:


 اول. آثار فعالیت‎های خیر در حیات اجتماعی ایرانیان از گذشته تا کنون، بسیار گسترده و عمیق بوده است به گونه ای که باید اعتراف کرد خیر و نیکوکاری یکی از ویژگی‎های اصلی فرهنگ عمومی ایرانیان است. این ویژگی فرهنگی را باید ارج نهاد و گرامی داشت و زمینه انتقال آن به نسل‎های بعدی را فراهم ساخت. این زمینه‎سازی هم باید در آموزش رسمی یعنی از طریق آموزش و پرورش و آموزش عالی و هم باید در آموزش غیررسمی یعنی توسط خانواده و رسانه‏های جمعی، مخصوصا رسانه ملی و تبلیغات شهری، مورد عنایت باشد. موضوع انتقال فرهنگ، موضوعی است که تربیت عمومی را هدف قرار می‎دهد و البته موضوعی است که عنایت و بسیج همگانی را طلب می‎کند.


دوم. در حوزه خیّری پرسش‏های متعددی مطرح است که پاسخگویی به آنها لازمه استمرار عمل خیر است. پاسخگویی به پرسش‎هایی که در ارتباط با چیستی و چگونگی خیر مطرح است، نیازمند فعالیت‎های گسترده پژوهشی و تولید دانش است. چنین عملی از طریق تلاش گسترده عالمان و پژوهشگران حاصل می‎شود و آنان نیازمند حمایت‏های نهادهای مربوط هستند. گرچه دانشگاهها و حوزه های علمیه در این موضوع تاکنون نیز فعالیت‏های ارزشمندی داشته‎اند، اما ادامه فعالیت آنها نیازمند حضور خیران در این عرصه است. ما امیدوار هستیم این موضوع مورد عنایت خیران نیز قرار گیرد و این خیر اولویت‎دار برزمین مانده، توسط پژوهشگران ایرانی به انجام رسد.


سوم. عمل خیر، که توسط خیریه‎ها دنبال می‎شود، در جامعه ایران دارای گستردگی زیاد و دارای طرفداران بسیار است. این عمل به طور واضح دارای آثاری در حیات اجتماعی است، که حکومت عهده‎دار تدبیر آن است. اولا همکاری و هم‎افزایی این دو نهاد ارجمند می‎تواند زمینه لازم برای اثرگذاری مثبت را درپی داشته باشد و ثانیا تنظیم ارتباط این دو نهاد فقط بر اساس قوانین و مقررات رسمی ممکن است. مساله اساسی آن است که امروز شاهد وجود چنین قوانینی نیستیم و یا قوانینی داریم که عمر طولانی دارند و سازگار با زمان نیستند. آنچه مطرح است لحاظ کردن خیر در قوانین بالادستی و جاری کشور است.


چهارم. مدیریت امور خیر موضوعی اساسی است. مدیریت امور خیر در دو سطح کلان و خرد مطرح است. در سطح کلان، لازم است از سویی هم‎افزایی خیریه‎ها و از سوی دیگر رابطه بین حکومت و خیریه‎ها لحاظ شود. بر این موضوع تاکید می‎شود که خیریه و حکومت دو بخش دارای تمایز و نیازمند همکاری هستند و دخالت نابجای هر یک در کار دیگری، پیامدهای ناصوابی را درپی خواهد داشت. این مهم است که اولا کار خیر نمی‎تواند دولتی یا توسط دولت، مدیریت شود و ثانیا خیریه رقیب حکومت در فعالیت‎های اجتماعی نیست. آنچه ضرورت توجه به آن آشکار است، خیریه در ایران با پایبندی به چهارچوب اساسی نظام، منشاء خدمات چشمگیری بوده و با اعتماد به ملت برای توسعه این خدمات، می تواند مسئولیت اجتماعی خود را دنبال کند.


پنجم. موضوع خیر در ایران به طور جدی با اعتقادات و باورهای دینی آمیخته است. این واقعیت یکی از فرصت های خیر در ایران است. آنچه در این ارتباط مطرح است، وجود احکام دینی در این موضوع است و این نیازمند حضور فقه در عرصه خیریه است. فقه خیریه باید بتواند به تناسب نیازها و واقعیت‏های جامعه به شناسایی و اعلام احکام کارساز در شرایط کنونی جامعه ایران، مخصوصا از حیث زمینه‎های ضروری عمل خیر، اقدام کند.


ششم. دو رویکرد مهم از حیث اقتصادی در حوزه خیر مطرح است که در اولی خیّری با صرف درآمدهایی پیوند خورده که به طریقی حاصل آمده و با اقدام به خیر به اتمام می‎رسد و در دومی درآمدهای حاصل شده به نوعی سرمایه‎گذاری می‎شود تا از درآمدهای آن، کار خیری انجام پذیرد. آنچه امروزه به فرهنگ عمومی تبدیل شده، آن است که اولی را خیر و دومی را وقف می‎گویند. آنچه مورد تاکید است، پیوند این دو بخش ضروری عمل خیر است. خیر و وقف، مکمل یکدیگر و ضرورت استمرار نیکوکاری محسوب می‌شوند.


هفتم. فرهنگ خیر دارای سابقه‎ و قدرت چشمگیری است و همین سابقه و قدرت ممکن است آن را به شدت نفوذناپذیر کند و این موضوع می تواند این عمل ارزشمند را دچار چالش کند. مفهوم خیر یکی از این زمینه‎های چالش‎زاست. معنای کنونی خیر، وجهی محدود از آن ارائه می‎کند که دارای روش‏های تجربه شده است. آثار این نوع عمل امروزه با شواهد اجتماعی جای نقد دارد. اثربخشی خیری کنونی در اصلاح اجتماعی با تردید مواجه است. دنیای امروز و جوانان امروز مشتاق معنای موسع آن، اهداف متفاوت و بکارگیری روش‎های نو در عرصه خیر هستند. این گروه، مخصوصا بر تمرکز اهداف بر اصلاح اجتماعی و در بکارگیری فضای مجازی و فناوری اطلاعات، از قدرت و توان بالایی برخوردار هستند ولی متولیان کنونی خیر در جامعه، با این فضا ناآشنا یا کم آشنا هستند. جامعه امروز به شدت نیازمند همگرایی نسلهای مختلف است. ایجاد زمینه برای همگرایی اجتماعی نیازمند تدابیر عمومی و فرهنگی از سوی خیران و نهادهای علمی است.


هشتم. نهادهای خیر و خیریه‏ها نیز در جامعه کنونی با چالش‎هایی مواجه هستند که یکی از موارد مهم آن را می‌توان چالش آموزش قلمداد کرد. خیّری در جهان امروز دارای تجاربی است که انتقال آن می‌تواند هر خیری را مدد رساند. آنچه امروز خیران و خیریه‎ها از آن محروم هستند، آموزش برای خیّری است. آموزش خیران را می‎توان هم فرصتی برای انتقال تجربه و هم فرصتی برای بازتولید خیّری قلمداد کرد. این بازتولید البته باید با استفاده از تجارب جهانی، با بازسازی همراه گردد تا اعتلای عمل خیر را در پی داشته باشد.


نهم. واقعیت‎های جاری جامعه نشان می‎دهد که جای «دانش مطالعات خیر»، جای «رشته مطالعات خیر»، جای «انجمن مطالعات خیر» و جای «نشریه مطالعات خیر» در کشور ما خالی است. گرچه هر یک از این امور دارای مقرراتی برای تحقق هستند، اما اقدام به تحقق آنها نیازمند همت کسانی است شرایط عمل را دارند. این چهار موضوع را می‎توان لوازم «دانش‎بنیان شدن» خیر قلمداد کرد. ما امیدوار هستیم که پیش از برگزاری همایش دوم طی دو سال آینده، شاهد تحقق هر چهار پایه مذکور باشیم.


دهم. راهبری خیر و خیریه برای ایفای نقش اجتماعی، امری نیازمند مشارکت همگان است. در این کار مشارکت همه نخبگان و فعالان امر خیر ضروری است. این دو گروه نیازمند زبان مشترک هستند. فرصت‎های گفتگو می‎تواند این زبان مشترک را پدید آورد. لازم است هر گونه نشست علمی و تصمیم‎گیری با مشارکت همه گروههای ذی‎ربط به انجام رسد.


والسلام علیکم